نگاهی به پدیده مالچپاشی و خطر گونههای در حال انقراض-بخش نخست
گلوی خشک گونههای بهدامافتاده در مـواد چسـبنده
گالیا توانگر
ناگهان متوجه خشخش آرامی بر سنگلاخهای اطرافم میشوم. اول دو شاخ عجیبش را میبینم و بعد پولکهایش را که زیر نور تند خورشید میدرخشند. میخزد و میخزد تا اینکه بافاصله کمی، روبهرویم چنبره میزند. بیهیچ مقدمهای میگوید: «گلویم خشک شده، هیچ گیاهی نیست تا با گاز زدن ریشهاش گلویم را کمی تَر کنم.»
با خودم زمزمه میکنم: «این افعی همه چیز را آسان میگیرد، هفت سال هم آبی ننوشد، ککش نمیگزد. برای او مهم نیست که مالچپاشی، ریشه همه گیاهان را که میشد که گاهی با گاز زدنشان گلویی تر کرد، میخشکاند. برایش مهم نیست گه گاهی یکی از رفقایش را بگیرند و پوستش را کیف و کفش کنند.»
مار که انگاری واگویه مرا با خودم شنیده باشد، بهتندی جوابم میدهد: «یعنی گونه من داخل حیوانات بهحساب نمیآید؟!»
میگویمش: «جسارت نباشد، البته که شما مار شاخدار منطقه جنوب هستید و سرآمد گونهها.»
میخزد و میخزد و لبتشنه راه خودش را میگیرد و میرود.
مالچپاشی بدون مجوز
یکی از اقدامات برای جلوگیری از نفوذ پدیده گردوغبار و همچنین تثبیت شنهای روان در مناطق بیابانی و رودخانهها و تالابهایی که خشک شدن، استفاده از روش مالچپاشی است. مالچ نفتی پوششی از مواد چسبنده و باقیمانده نفتی است که در پالایشگاهها تولید میشود و میتوان برای عایق کردن نهرهای آب و استخرهای ذخیره آب هم استفاده کرد. شاید بتوان گفت که یکی از سادهترین اقدامات که با صرف هزینه اندک انجام میشود، استفاده از مالچ نفتی است. هرچند که این اقدام در مهار شنهای روان تأثیر دارد و در مناطقی هم از هجوم ریزگردها به مناطق مسکونی جلوگیری میکند، اما از این جهت که عوارض زیادی از جمله نابودی کامل پوشش گیاهی و در مواردی اکوسیستم طبیعی را در پی دارد، مورد استقبال نیست.
مالچپاشی مدتی است در منطقه غرب کرخه استان به میزان ۹۰۰ هکتار آغاز شده است.
سید جمال موسویان، مدیرکل منابع طبیعی خوزستان میگوید: «بعد از پنج سال امکان مالچپاشی برای ماسهزارهای استان فراهم شده است!»
وی ادامه میدهد: «یک هزار و ۴۵۰ میلیارد ریال اعتبار برای انجام عملیات مالچپاشی به استان تخصیص داده شد که اگر این اقدام انجام نشود، منابع مالی تعیین شده به مرکز برگشت داده میشود.»
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری خوزستان میافزاید: «یک میلیون و ۲۵۰ هزار هکتار عرصههای بیابانی در استان وجود دارد که ۳۵۰ هزار هکتار از این میزان تپههای ماسهای هستند.»
مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان نیز ضمن مخالفت با اجـرای عملیات مالچپاشی در منطقه غرب کرخه بیان میکند: «این اداره کل تاکنون برای مالچپاشی در غرب کرخه مجوزی صادر نکرده است.»
مضرات مالچپاشی بیش از مزایا
مالچپاشی با وجود اینکه مزایای خاص خود را دارد، ولی این ماده بهعنوان افزودنی برای خاک، نباید باعث ایجاد مشکل و از بین رفتن میکروارگانیسمها و گیاهان و همچنین ایجاد مشکلاتی برای انسانها شود.
یکی از مشکلات اصلی مالچ نفتی این است که ترکیبات فرار تولید میکنند و این ترکیبات فرار ترکیبات گوگردی و آروماتیکی هستند که برای ساکنان آن منطقه میتوانند مشکل «بو» و حتی مشکلات «تنفسی» ایجاد کنند.
مشکل دیگر مالچ نفتی رنگ سیاه آن است و به همین علت گرمای زیادی را جذب میکند و باعث میشود تا روی سطحی که مالچ پاشیده شده، دما بسیار بالا رود و بر شرایط بیولوژیک خاک و موجوداتی که در آن هستند، تأثیرات نامطلوبی بگذارد.
اگر مالچها در سطح خاک پاشیده شود، ممکن است باعث ازبینرفتن پوشش گیاهی شود و همچنین هوادهی به ریشه گیاهان و رشد مجدد آنها را بعضاً تحتتأثیر منفی قرار میدهند و به همین علت استفاده از آنها در برخی از محیطهای طبیعی بسیار نگرانکننده است.
مالچپاشی با ایجاد چسبندگی و آلودگی بلای جان زیستمندان شنزار در استان خوزستان است که با خزیدن و پنهان شدن در شنزار از گرمای منطقه خود را در امان نگه میدارند؛ خزندگان مانند افعی شاخدار عربی و اسکینک ماهی شنزار بهگونهای که در گرمای روز در شنها غوطهور میشوند که گویی در آن شنا میکنند؛ حال اگر این شن با هر نوع مالچی سفت شود، دیگر این امکان برای این خزندگان فراهم نیست و آنها نمیتوانند در گرما به زیر شنها که خنکتر هستند، بروند و دمای بدن خود را تنظیم کنند و به دلیل گرمای هوا از بین میروند.
فرض شود که منابع آبی شرب حیاتوحش به نفت آلوده شده یا حشرات و خزندگان که شکار پرندگان و جانوران دیگر هستند به نفت آلوده شوند، این عوامل مرگبار هستند.
گونههای در خطر انقراض
استان خوزستان بالاترین تنوع زیستی غرب آسیا را به علت تنوع زیستگاه در خود دارد. این استان محل زیست بیش از ۴۰۲ گونه پرنده، ۷۷ گونه پستاندار، ۸۵ گونه خزنده، پنج گونه دوزیست، ۵۶ گونه ماهی آبهای داخلی و ۹۰۰ گونه ماهیان خلیج فارس است. زیستگاه شنزارهای خوزستان یکی از منحصربهفردترین اکوسیستمهای کشور است که خانه گونههای متنوع گیاهی و جانوری ارزشمندی دارد به طور مثال گونههایی از خزندگان مانند آگامای سر وزغی اهواز و گکوی انگشت سهوجهی پارسی گونههایی هستند که پراکنش جهانی آنها فقط محدود به شنزارهای غرب کرخه در خوزستان است و در هیچ جای دیگر جهان یافت نمیشوند و این امر نیز زیستگاه شنزارهای غرب این استان را منحصربهفرد کرده است.
کرامت حافظی فعال محیطزیست خوزستان میگوید: «همچنین گونههای مهم دیگری مانند افعی شاخدار عربی (گاسپرت)، گکوی انگشتشانهای دوریا، کرم سوسمار زارودنی، اسکینک شنزار و... گونههای هستند که در ایران فقط در شنزارهای خوزستان یافت میشوند؛ بر این اساس حفظ زیستگاه شنزارهای خوزستان یعنی حفظ اینگونههای منحصربهفرد در ایران و بدون شنزارهای خوزستان است.»
عضو گروه ثبت پستانداران ایران میافزاید: «همچنین شنزارهای غرب کرخه تنها زیستگاه آهوی شنی در استان خوزستان هستند؛ آهوی شنی که جزو گونه آسیبپذیر به شمار میرود؛ اینگونه در نقاط دیگر خوزستان مانند اهواز، شوش و ماهشهر در گذشته میزیست و اکنون در همه این نقاط منقرض شده است و فقط در شنزارهای دشت آزادگان زیست میکند که عملیات مالچپاشی در زیستگاه این آهوی ارزشمند جریان دارد.»
وی با اعلام اینکه اکوسیستم شنزارهای خوزستان نیز رویشگاه گونههای گیاهی ارزشمند و بومی متنوع است، ادامه میدهد: «این اکوسیستم نیز بارندگی خوبی دارد و عشایر منطقه بهعنوان چراگاه و مرتع دام از آن بهره میبرند؛ سطح آب زیرزمینی در این منطقه بالا است بهطوریکه درختان مانند نخل نیز میتوانند در شنزارهای خوزستان رشد کنند.»
حافظی ادامه میدهد: «این تنوع ارزشمند زیستی در شنزارهای خوزستان میتواند مقصد منحصربهفردی برای توسعه طبیعتگردی در استان باشد، چرا که در سالهای اخیر علاقهمندان و دانشمندان از نقاط مختلف جهان برای مشاهده و عکاسی از شنزارهای خوزستان به این منطقه سفر کردند و این ظرفیت ارزشمند اقتصادی اکوتوریسم برای استان به شمار میرود.» فعال محیطزیست خوزستان تصریح میکند: «پرندگان ارزشمندی مانند خروس کولی اجتماعی که در لبه پرتگاه انقراض با درجه حفاظتی باارزش حفاظتی همانند یوزپلنگ ایرانی قرار دارند. گونههای ارزشمند دیگر پرنده مانند هوبره که گونه آسیبپذیرند و عقاب صحرایی گونه در خطر انقراض در این زیستگاه مشاهده میشوند.»
وی میافزاید: «همه این تنوع زیستی گیاهی و جانوری نشاندهنده اهمیت فراوان زیستگاه شنزارهای خوزستان است که باید برای آن برنامهریزی حفاظتی جامعی اجرا شود و از هرگونه تغییر و دستاندازی و مداخله بشری آن را حفظ کرد، اما اقدامی که در این منطقه در حال انجام است مالچ نفتی و کاشت گونه گیاهی مهاجم کهور است و بدترین اقدامهای در راستای نابودی تنوع زیستی منحصربهفرد آن محسوب میشود.»
حافظی توضیح میدهد: «حرکت شنهای روان منطقه بسیار اندک است و هیچ تأسیساتی در دل شنزارهای خوزستان نیست که برای تثبیت آن نیاز به چارهجویی بوده باشد، یعنی هیچگونه مشکلی در این منطقه وجود ندارد که حالا به دنبال راه چاره مانند مالچپاشی باشند و از این منظر باید افرادی را که هزینههای کلان بابت مالچپاشی با بودجه منابع طبیعی اخذ میکنند، از طریق قضائی پیگیری کرد و پرسید که چرا بودجههای بیتالمال را تلف میکنند؟ بر این اساس نیز نهادهای نظارتی باید عملکرد این مدیران را که برای دولت و مملکت آن هم در اوج مشکلات اقتصادی و تحریمها خرجتراشی میکنند، پایش کنند و برخورد قضائی لازم را دراینخصوص انجام دهند.»
دبیر گروه تنوع زیستی خوزستان توصیه میکند: «تنها اقدامی که منابع طبیعی این استان میتواند برای حفظ این اکوسیستم شنزارهای استان انجام دهد، آن است که جلوی چرای بیرویه دام را بگیرد، چرا که منطقه پوشش گیاهی ارزشمندی دارد که خود این پوشش گیاهی بومی تثبیتکننده شنزار است.»
گیاه آمریکایی مهاجم که آب را میرباید
ادریس کعبیزاده یک بومی منطقه به گزارشگر کیهان میگوید: «بعد از مالچپاشی یک گونه گیاهی مهاجم به نام کهور میکارند. این گونه گیاهی که آب را از سایر گیاهان بومی منطقه میرباید، گونه گیاهی مکزیکی و آمریکایی است. حالآنکه منطقه شنزارهای خوزستان از نظر تنوع پوشش گیاهی بسیار غنی است که علاوهبر گیاهی متنوع علفی و مرتعی گونههای بومی نیز مانند گونههای گیاهی گز شاهی، گز، اسکنبیل، رملیک، لگجی، استبرقو کنار در منطقه رشد میکنند.»
وی در ادامه میگوید: «باید توجه داشت که شنزار یک زیستگاه ویژه است که زیستمندان آن بر اساس ساختار این زیستگاه میلیونها سال زندگی میکنند و خود را با تطبیق دادهاند و گیاهان بومی خود را دارند و حیاتوحش منطقه خود را با درختان و درختچههای بومی سازگار کردهاند.»
کعبیزاده در تکمیل صحبتهایش میگوید: «گونههایی مانند عقاب صحرایی که پرندهای بزرگجثه است، نمیتواند در لابهلای انبوه درختان کهور آمریکایی دست کاشت به شکار بپردازند یا خزندگان وابسته به تپههای شنی نمیتوانند در انبوه درختان دست کاشت غیربومی زندگی کنند و زندگی آنها وابسته به تپههای شنی است؛ خروس کولی اجتماعی که گونه در لبه پرتگاه انقراض جهانی در زیر درختان متراکم دست کاشت زیست نمیکند و فضای باز و دشت و صحرا و جلگه زیستگاه اینگونه است.» اما سؤال اساسی اینجاست که پس باید چه اقدامی را برای مهار شنزارها و بیابانها در پیش گرفت؟ آیا باید دست روی دست گذاشت؟
به نظر میرسد بهترین گزینهها این است که ادارههای منابع در خوزستان به وظیفه ذاتی خود یعنی حفظ و پاسداشت گونههای گیاهی بومی و حفظ و احیای جنگلها و مراتع کشور با جلوگیری از ورود گونههای گیاهی غیربومی، جلوگیری از چرای بیرویه دام، جلوگیری از قطع درختان زاگرس برای تهیه زغال، برنامهریزی برای مهار اصولی آتشسوزیها، حفظ جنگلها و بیشههای رودخانهای گرمسیری در دز، کرخه، کارون و مارون اقدام کنند.